۱۳۸۹ دی ۹, پنجشنبه

دفاع مقدس

بعضی وقتها، بعضی ها آنقدر از یک واژه به نفع خودشان بهره میبرند و آنقدر آن را تکرار میکنند و از آن سوء استفاده میکنند که آن واژه معنای خود را ازدست میدهد و حتا به یک واژه ناراحت کننده تبدیل میشود که با شنیدنش آدم بیشتر یاد سوء استفاده های دیگران از آن می افتد. مثلن تصور کنید واژه ای مثل آرمانهای یک کشور یا یک ملت آنقدر در رسانه های مختلف داخلی ما تکرار شده است که ناخوداگاه انسان به یاد شعارهای سطحی و فریب دهنده می افتد که از آن فقط در سخنرانی های دهان پر کن و ژستهای جاه طلبانه استفاده میکنند در حالیکه این واژه به حدی گسترده و عمیق است که میتوان در مورد آن بسیار سخن ها گفت. کلمه دیگری که این روزها ورد زبان تلویزیون ما شده است و هر کس از راه میرسد آن را لغلغه زبانش کرده است کلمه دفاع است. کاری ندارم که مقصر که بود و چرا بین دو ملت چنین جنگ خانمان سوزی در گرفت اما آنچه میخواهم بگویم این است که در میان این هیاهوی سطحی که بیشتر برای بهره برداری سیاسی به راه افتاده است همین کلمه "دفاع" بیش از همه مورد ظلم واقع شده است و اینکه عده ای فارغ از هرگونه دغدغه سیاسی و یا حزبی فقط و فقط برای دفاع از شهر و کاشانه شان خود را درون آتش انداختند. به هر حال آنهایی که در این جنگ و مخصوصن اوایل جنگ به کام مرگ رفتند هموطنان ما بودند. آنهایی که در بحبوحه جنگ و آتش توسعه طلبی طرفین شاید مثل ما فرصت این را نداشتند بیشتر درمورد خود و مدل زندگی خود فکر کنند و چه بسا بسیاری از آنان هم احساسان ما بودند که آنها نیز این فرصت را نداشتند مانند ما به دنبال یک زندگی ایده ال مبتنی بر همجنسگرایی باشند و یا حتا لحظه ای به گرایش خود بیاندیشند. خوب است به احترام قربانیان و شهدای هم احساس این جنگ لحظه ای سکوت کنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر