۱۳۸۹ مرداد ۱, جمعه

روز ملی

۱
امروز روز ملی ماست. مهم نیست چرا امروز و چرا روز ملی. مهم این است که تصمیم گرفته ایم امروز را بنام خود ثبت کنیم. شاید به قول همزاد امروز اندکی از مردم آن را جشن بگیرند اما شاید فردا خیل عظیمی در این روز به پایکوبی بپردازند و این بستگی به ما دارد که چگونه عمل کنیم.
۲
کارهایی که به مناسبت این روز انجام دادم:
شب گذشته به همه دوستان هم احساس پیامک تبریک فرستادم و آرزوی ایرانی شاد، آباد و آزاد برای آنان داشتم.
بعد از مدتها رفتم به چت رومهای ال جی بی و بین همه آنهایی که دنبال زیر بیست سال و بالای بیست سال و پشمالو و بدون مو میگشتند نوشتم: "فرداد روز ملی اقلیتهای جنسی فراموش نشه" چندین نفر کنجکاو شده بودند و سوالهای زیادی می پرسیدند. حتا یکی از آنان فکر میکرد امروز قرار است تجمعی برپا شود . من هم نامردی نکردم و گفتم توی میدان ولیعصر تجمع برقرار خواهد شد یک مچ بند رنگین کمان ببند و بیا!
امروز صبح تصمیم گرفتم خوشحال باشم. به همین علت مچ بند رنگین کمان را بستم و با یکی از همکاران رفتم استخر. حسابی لذتبخش بود. همکارم دوستش را هم آورده بود. دوست او از آنهایی بود که به کشورهای زیادی سفر کرده بود و گویا چیزهایی حالیش میشد و اولین بار که مرا دید مچ بندم توجه اش را جلب کرده بود. البته به روی خودش نیاورد. تمام مدتی که با ما بود مدام ازس-ک-س و رابطه جن-سی حرف میزد!
امروزنزدیک غروب هم یک پیاده روی صلح آمیز توی یکی از خیابانهای اسلامشهر خواهم داشت. حیف که محمد مسافرت است وگرنه با او میرفتم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر